هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق و ستایش معشوق است که با وجود تلاش برای فرار از این عشق، تسلیم شدن در برابر آن اجتنابناپذیر است. شاعر از زیباییهای معشوق و احساسات خود سخن میگوید و تأکید میکند که نمیتوان از این عشق گذر کرد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد تا به درستی درک شود.
شمارهٔ ۳۵۹
پیش رویت صنما وصف قمر نتوان کرد
نسبت حقه لعلت به شکر نتوان کرد
با وجود رخ و زلفین عبیر افشانت
صفت برگ گل و عنبر تر نتوان کرد
میهمانیست تمنای تو در خاطر ما
که به صد سالش ازین خانه بدر نتوان کرد
گفتم از غم بوصال تو گریزم لیکن
پیش شمشیر قضا هیچ سپر نتوان کرد
گر نه بینم رخت از طرف مشکین چه عجب
در شب تیره بخورشید نظر نتوان کرد
گذرست از همه عالم من دلسوخته را
لیکن از کوی وصال تو گذر نتوان کرد
نتواند که کمال از تو گریزد بجفا
زانکه از خنجر تسلیم حذر نتوان کرد
نسبت حقه لعلت به شکر نتوان کرد
با وجود رخ و زلفین عبیر افشانت
صفت برگ گل و عنبر تر نتوان کرد
میهمانیست تمنای تو در خاطر ما
که به صد سالش ازین خانه بدر نتوان کرد
گفتم از غم بوصال تو گریزم لیکن
پیش شمشیر قضا هیچ سپر نتوان کرد
گر نه بینم رخت از طرف مشکین چه عجب
در شب تیره بخورشید نظر نتوان کرد
گذرست از همه عالم من دلسوخته را
لیکن از کوی وصال تو گذر نتوان کرد
نتواند که کمال از تو گریزد بجفا
زانکه از خنجر تسلیم حذر نتوان کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.