هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند صیاد و بلبل، غمزه و قافله، و آتش و خس، احساسات عمیق عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از درد دل و هجران می‌گوید و از معشوق به عنوان کسی یاد می‌کند که همه را شیفته خود کرده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۷۹

چشم شوخت دل عاشق به هوس می‌گیرد
همچو صیاد که بلبل به نفس می‌گیرد

دل از آن غمزه ننالد که حرامی همه وقت
راه بر قافله از بانگ جرس می‌گیرد

روی تو از طرف ماست به جنگ سر زلف
چه عجب آتش اگر جانب خس می‌گیرد

پرتو روی تو تنها نه مرا خرمن سوخت
آتش عشق بتان در همه کس می‌گیرد

نیست در دور لبت نقل و شکر کاسد و بس
جام می هم به لب امروز مگس می‌گیرد

صبحدم می‌زدم آهی ز تو روشنتر از این
چه کنم درد دلم راه نفس می‌گیرد

پیش معشوق کش این جان که برند از تو کمال
گر به مطرب ندهی جامه عسس می‌گیرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.