هوش مصنوعی: این شعر از عشق و دلتنگی سخن می‌گوید، جایی که شاعر از درد عشق و جفای معشوق شکایت دارد و به دنبال مونس و غمخواری جدید است. او از تکرار و یکنواختی خسته شده و به دنبال تجربه‌های تازه و معشوقی جدید می‌گردد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند جفا و درد عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۱۱

دل من صحبت دلدار دگر می طلبد
خاطرم بار دگر بار دگر می طلبد

بار بد مهر غم عاشق مسکین چو نخورد
لاجرم مونس و غمخوار دگر می طلبد

چه روم پیش طبیبی که چو دردم دانست
دمبدم بر دلم آزار دگر می طلبد

گر نهد بار جفا بار موافق بر بار
گر چه باریست گران بار دگر می طلبد

شد ملول از لب و گفتار مکرر دل تنگ
دهن تنگ شکر بار دگر می طلبد

دیده راسته نظر بر گذر سرو قدان
قامت دیگر و رفتار دگر می طلبد

بلبل است از گل با خار به آزار کمال
که گل دیگر و گلزار دگر می طلبد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.