هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، زیبایی معشوق و درد فراق را توصیف می‌کند. شاعر از جمال معشوق و تأثیر آن بر خود می‌گوید و از رنج‌های عشق و هجران شکایت می‌کند. در نهایت، به تسلیم در برابر تقدیر و رحمت الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۴۳

ز ماهتاب جمالت ز ماه تاب رود
چه جای ماه سخن هم در آفتاب رود

تو آن دری که از پیش نظر اگر بروی
مرا ز دیده گریان در خوشاب رود

مکن به خونه دلم چشم سرخ زآنکه کسی
طمع نکرد به خوتی که از کباب رود

بحسرتت نگرم سوی گل ولی به سراب
ز جان تشنه کجا آرزوی آب رود

کشیدم از نو جفای جهان که می دانست
که بر من از ملک رحمت این عذاب رود

چو رفت در سر او سر نو هم برو ای جان
که با تو نیز نباید که این عتاب رود

کمال چشم تو گر میپرده شب هجران
خیال خواب چنانش بزن که خواب رود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.