هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، امید، وصال و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از باران مهربان، دل غمگین، امید به رسیدن به کرانه‌ها، زمان خجستهٔ وصال، و ارزش عشق و وفاداری حتی در رنج‌ها صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و وصال نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارند.

شمارهٔ ۴۷۷

کدام ناز و تنعم به ذوق آن برسد
که بوی بار به باران مهربان برسد

دلی که بی در وصلش میان بحر غم است
امیدوار چنانم که بر کران برسد

زهی خجسته زمانی و وقت میمونی
که از تو مژده وصلی بگوش جان برسد

قدم به کلیه ما رنجه کن شبی ای ماه
کز آن شرف سر عاشق به آسمان برسد

ز دولت تو همین آبرو بی است مرا
که بر جبینم از آن خاک آستان برسد

هنوز مهر سگانت ز دل برون نکنم
اگر ز زخم تو در دم به استخوان برسد

کمال روز ملاقات دوستان گونی
چو بلبلیست که ناگه به گلستان برسد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.