هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق شدید و بیقراری دل سخن میگوید. شاعر از عشق به معشوق و تأثیرات عمیق آن بر روح و جان خود مینویسد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند صبر، زهد، و عشق الهی دارد. در ابیاتی نیز از ضعف انسان در برابر عشق و ناتوانی عقل در برابر احساسات سخن به میان آمده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال بهطور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۸۲
گر به سنگ سنمم عشق تو دندان شکند
دل ز لبهای تو دندان طمع بر نکند
آنچنان ساده رخی داری و لغزان که برو
گر نشیند مگسی افتد و پایش شکند
چون به قانون نظر وصل بتان ممکن نیست
بی تو دل صبر ضروری چه کند گر نکند
زاهد از گریه گره انداخت مصلی بر آب
عاشق روی تو سجاده در آتش فکند
کتم از مگس خال تو بس کر پس مرگ
عنکبوت آید و بر خاک مزارم بتند
عقل فرهاد برفت از لب شیرین ورنی
هیچ کسی جو به لب چشمه حیوان نکند
گر شود آگه از استادی آن غمزه کمال
پیش او ساحر بابل رضی الله بزند
دل ز لبهای تو دندان طمع بر نکند
آنچنان ساده رخی داری و لغزان که برو
گر نشیند مگسی افتد و پایش شکند
چون به قانون نظر وصل بتان ممکن نیست
بی تو دل صبر ضروری چه کند گر نکند
زاهد از گریه گره انداخت مصلی بر آب
عاشق روی تو سجاده در آتش فکند
کتم از مگس خال تو بس کر پس مرگ
عنکبوت آید و بر خاک مزارم بتند
عقل فرهاد برفت از لب شیرین ورنی
هیچ کسی جو به لب چشمه حیوان نکند
گر شود آگه از استادی آن غمزه کمال
پیش او ساحر بابل رضی الله بزند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.