هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن می‌گوید. او از بی‌قراری و بی‌خوابی‌های شبانه، تیرهای غمزه معشوق، و دل‌بستگی عمیق خود می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به صوفی و عارف دارد که در حضور معشوق، غرور و تکبر را کنار می‌گذارد. شاعر تأکید می‌کند که عشق واقعی ارزش فداکاری دارد و بدون آن، زندگی معنایی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و احساسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۰۳

ما را دگر بر آن در خواب شبان نباشد
بالین دردمندان جز آستان نباشد

چشمم ستاره گیرد شبها بخواب رفتن
گر آه و ناله ما بر آسمان نباشد

پیش تو بر ندارد صوفی صر غرامت
پر شکرانه وار جانش تا در میان نباشد

من کی چنان دلی را پهلوی خود نشانم
کز ناوک تو صد جا بر وی نشان نباشد

دل از تو بر گرفتن بر دیگری نهادن
در عقله این نگنجد در خاطر آن نباشد

چشم تو دوست دارم و آن تیر غمزه را هم
آزار دوستانم بر دل گران نباشد

داری کمال جانی بر دوستان برافشان
عاشق جوی نیرزد گرجان فشان نباشد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.