هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشقی است که از دوری و بیتوجهی معشوق رنج می‌برد. شاعر از ناکامی‌ها و ممنوعیت‌هایی می‌گوید که در راه عشق با آن‌ها مواجه شده است، مانند ناتوانی در نزدیک شدن به معشوق، شنیدن سخنان او، و حتی ابراز احساسات خود. همچنین، اشاره‌هایی به رقبا و حسادت‌های آن‌ها دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و حسادت ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۰۵

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند
چیدن چه خیالیست که دیدن نگذارند

صد شربت شیرین ز لبت خسته دلانرا
تزدیک لب آرند و چشیدن نگذارند

گفتم شنود مژده دشنام تو گوشم
آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند

زلف تو چه امکان کشیدن که رقیبان
سر در قدمت نیز کشیدن نگذارند

بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل
بر خاک بریزند وطپیدن نگذارند

دل شد ز تو صد پاره و فریاد که این قوم
نعره زدن و جامه دریدن نگذارند

مگریز کمال از سر زلفش که درین دام
مرغی که در افتاد پریدن نگذارند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.