هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به ناپایداری دنیا و بیوفایی روزگار اشاره دارد. شاعر از بیثباتی مقام و منزلت انسانها سخن میگوید و اینکه طمع و حرص، انسان را از درک حقیقت بازمیدارد. همچنین، به ریاکاری و عدم искренتی برخی زاهدان اشاره میکند و تأکید دارد که گرمای حقیقت درونی بدون تلاش و مجاهدت بهدست نمیآید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن نیاز به درک و تجربهٔ بالاتری دارد و ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل هضم نباشد. همچنین، اشارات به ریاکاری و ناپایداری دنیا نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
شمارهٔ ۱۶
صاحبا شوکت دی ماه بان پایه رسید
که زحل کرسی نه پایه به هیزم بفروخت
بر قد هیچکس ایام قبایی نبرید
که طمع چشمه خورشید بان چشم ندوخت
میکند باد برفتن حرکتهای خنک
مگر این شیوه ز زهاد ریایی آموخت
با همه ذوق درون گرم نشد وقت کمال
تا که در خلوت او دمبدم آتش نفروخت
بر سر نقده وامی بدعاگو بفرست
پاره هیزم و انگار که آن نیز بسوخت
که زحل کرسی نه پایه به هیزم بفروخت
بر قد هیچکس ایام قبایی نبرید
که طمع چشمه خورشید بان چشم ندوخت
میکند باد برفتن حرکتهای خنک
مگر این شیوه ز زهاد ریایی آموخت
با همه ذوق درون گرم نشد وقت کمال
تا که در خلوت او دمبدم آتش نفروخت
بر سر نقده وامی بدعاگو بفرست
پاره هیزم و انگار که آن نیز بسوخت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.