۲۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۰

ای زه نم کلک شکر بار تو
تازه و تر باغ سخن را نهال

تا شده روشن ز تو آب سخن
سرد شده بر دا مردم زلال

دیده خط شعر و تو گشته سرخ
جدول دیوان من انفعال

گر بهدادیان موظف ز فقر
می نرسد دست تو چون پارسا

تخفه ام اشعار مخیل فرست
از تو چو قانع شده ام با خیال

همت تو گر چه نیارد فرو
سر بمقام من شوریده حال

هست امیدم که رساند ترا
پیر مکمل بمقام کمال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.