هوش مصنوعی:
این متن یک شعر مذهبی و عرفانی است که به مدح و ستایش امام علی (ع) و شهادت امام حسین (ع) و وقایع کربلا میپردازد. در آن از مفاهیمی مانند قرب به خدا، محبت اهل بیت، فداکاری، شهادت و مصائب اهل بیت سخن گفته شده است. همچنین به معجزات و فضائل امام علی (ع) و نقش ایشان در دفاع از دین اشاره شده است.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عمیق مذهبی و عرفانی است و همچنین به وقایع خشونتبار کربلا اشاره دارد که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامناسب باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با پیشینه تاریخی و مذهبی دارد.
شمارهٔ ۱۱ - قصیده در مدح مظهر العجایب حضرت امیرالمومنین(ع)
خوش آن مریض که بر دردوی دوا برسد
به دولت ابد از قرب کبریا برسد
کسی که طالب قرب خدا بود به خدا
مگر ز دوستی شاه اولیا برسد
معین دین پیمبر کش از احد باحد
ز آسمان به زمین بانک لافتا برسد
به دست تیغ وی از قتل عمرو با مرحب
ز حق به خیبر و احزاب مرحبا برسد
محبتش بدل خلق طرف اکسیریست
به آن صفت که به مس فیض کیمیا برسد
بجمله ملک و ملک لطف او ثمر بخشد
بکل شاه و گدا از کفش عطا برسد
بدون مهر وی از جمله محالات است
که بر کسی اثر فیض از خدا برسد
ز بندگی به خدائیش کردهاند اقرار
ز بندگی بنگر کار تا کجا برسد
به خلق انفس و آفاق هر چه بوده و هست
عنایتش به یکایک جدا جدا برسد
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح
شود ظهور به داور خدا فدا برسد
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح
شود ظهور به داور خدا فدا برسد
کند حمیم و سقر را به کوثر و تسنیم
بداد دوزخیان گر صف جزا برسد
به روز حشر شود قدر حب او معلوم
طریق دوستی او اگر به جا برسد
دگر ز دادن جان مختصر چه غم دارد
علی اگر که به بالینش از وفا برسد
ولی نداد امان شمر تا بداد حسین
علی ز خاک نجف سوی کربلا برسد
به چاره قد خم گشته حسین شهید
بر وی کشته عباس مهلقا برسد
غم برادر اگر این بود که من دیدم
خدا بداد دل شاه کربلا برسد
نشد ز سنگدلی شمر بیحیا راضی
که آب بر لب آن شاه سر جدا برسد
عزیز فاطمه را تشنه لب کشید به خون
که از یزید جفا جو به مدعا برسد
اسیر کرد و سوی شام برد عترت او
نکرد صبر کمه رسم عزا بپا برسد
گمان نداشت کسی کار زینب بیکس
به نزد شمر ستمگر بالتجا برسد
خوشا به حال (صامت) که در عزای حسین
گر این دو روزه عمرت به انتها برسد
به دولت ابد از قرب کبریا برسد
کسی که طالب قرب خدا بود به خدا
مگر ز دوستی شاه اولیا برسد
معین دین پیمبر کش از احد باحد
ز آسمان به زمین بانک لافتا برسد
به دست تیغ وی از قتل عمرو با مرحب
ز حق به خیبر و احزاب مرحبا برسد
محبتش بدل خلق طرف اکسیریست
به آن صفت که به مس فیض کیمیا برسد
بجمله ملک و ملک لطف او ثمر بخشد
بکل شاه و گدا از کفش عطا برسد
بدون مهر وی از جمله محالات است
که بر کسی اثر فیض از خدا برسد
ز بندگی به خدائیش کردهاند اقرار
ز بندگی بنگر کار تا کجا برسد
به خلق انفس و آفاق هر چه بوده و هست
عنایتش به یکایک جدا جدا برسد
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح
شود ظهور به داور خدا فدا برسد
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح
شود ظهور به داور خدا فدا برسد
کند حمیم و سقر را به کوثر و تسنیم
بداد دوزخیان گر صف جزا برسد
به روز حشر شود قدر حب او معلوم
طریق دوستی او اگر به جا برسد
دگر ز دادن جان مختصر چه غم دارد
علی اگر که به بالینش از وفا برسد
ولی نداد امان شمر تا بداد حسین
علی ز خاک نجف سوی کربلا برسد
به چاره قد خم گشته حسین شهید
بر وی کشته عباس مهلقا برسد
غم برادر اگر این بود که من دیدم
خدا بداد دل شاه کربلا برسد
نشد ز سنگدلی شمر بیحیا راضی
که آب بر لب آن شاه سر جدا برسد
عزیز فاطمه را تشنه لب کشید به خون
که از یزید جفا جو به مدعا برسد
اسیر کرد و سوی شام برد عترت او
نکرد صبر کمه رسم عزا بپا برسد
گمان نداشت کسی کار زینب بیکس
به نزد شمر ستمگر بالتجا برسد
خوشا به حال (صامت) که در عزای حسین
گر این دو روزه عمرت به انتها برسد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - در مدح شاه اولیاء(ع)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲ - در مدح یعسوب الدین حضرت امیرالمومنین(ع)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.