هوش مصنوعی:
این متن یک شعر مذهبی است که به مدح و ثنای حضرت علی (ع) و واقعه کربلا میپردازد. در آن به فضایل امام علی، نقش ایشان در اسلام، واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) اشاره شده است. همچنین، از زینب (س) و دیگر شخصیتهای مرتبط با واقعه کربلا یاد شده است.
رده سنی:
15+
محتوا شامل موضوعات عمیق مذهبی و تاریخی مانند شهادت و مصائب است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال سنگین باشد. درک کامل این متن نیاز به آشنایی با مفاهیم اسلامی و وقایع تاریخی دارد.
شمارهٔ ۳۰ - در مدح شاه لافتی(ع)
ای سروری که مدح سرایی برای تو
کرده به آیه آیه قرآن خدای تو
باشد معین دفتر آزادی سقر
روز حساب دفتر مدح و ثنای تو
کار نبی ز مهر نبوت گرفت سر
از دست قدرت تو و از نقش پای تو
تا روز رستخیز نخواهد شدن تمام
توصیف زور و پنجه خیبر گشای تو
از یمن مولد تو حرم گشت محترم
شد باصفا زمین صفا از صفای تو
از خوف هول روز جزا آورد پناه
افراد ممکنات بظل لوای تو
آدم ز فیض قرب جوا تو یا علی
شد عاقبت بخیر چو نوح از نوای تو
دارد هنوز زمزمه آفرین بر لب
مرحب ز زور و بازوی خیبر گشای تو
هر کسی میرود ز جهان وقت احتضار
جان عزیز خویش نماید فضای تو
از چه نیامدی ز نجف سوی کربلا
وقت شهادت شه بیاقربای تو
تا بنگری چگونه برد شمر از قفا
سر از تن حسین شه سر جدای تو
تا بنگری چگونه برد شمر از قفا
سر از تن حسین شه سر جدای تو
تا بنگری چگونه کند عجز و التماس
در پیش شمر زینب بیآشنای تو
چون شمر کرد جا بسر سینه حسین
خالی به دشت کرببلا بود جای تو
خولی نهاد بر سر خاکستر تنور
راس حسین تشنه لب با وفای تو
آحر زنی، فائی کوفی بروی خاک
خاکستری شد آینه حق نمای تو
گویم ز دست بسته کلثوم در طناب
یا طوق ظلم و گردن زین العبای تو
شاها به وقت مرک دل (صامت) حزین
باشد در انتظار امید لقای تو
کرده به آیه آیه قرآن خدای تو
باشد معین دفتر آزادی سقر
روز حساب دفتر مدح و ثنای تو
کار نبی ز مهر نبوت گرفت سر
از دست قدرت تو و از نقش پای تو
تا روز رستخیز نخواهد شدن تمام
توصیف زور و پنجه خیبر گشای تو
از یمن مولد تو حرم گشت محترم
شد باصفا زمین صفا از صفای تو
از خوف هول روز جزا آورد پناه
افراد ممکنات بظل لوای تو
آدم ز فیض قرب جوا تو یا علی
شد عاقبت بخیر چو نوح از نوای تو
دارد هنوز زمزمه آفرین بر لب
مرحب ز زور و بازوی خیبر گشای تو
هر کسی میرود ز جهان وقت احتضار
جان عزیز خویش نماید فضای تو
از چه نیامدی ز نجف سوی کربلا
وقت شهادت شه بیاقربای تو
تا بنگری چگونه برد شمر از قفا
سر از تن حسین شه سر جدای تو
تا بنگری چگونه برد شمر از قفا
سر از تن حسین شه سر جدای تو
تا بنگری چگونه کند عجز و التماس
در پیش شمر زینب بیآشنای تو
چون شمر کرد جا بسر سینه حسین
خالی به دشت کرببلا بود جای تو
خولی نهاد بر سر خاکستر تنور
راس حسین تشنه لب با وفای تو
آحر زنی، فائی کوفی بروی خاک
خاکستری شد آینه حق نمای تو
گویم ز دست بسته کلثوم در طناب
یا طوق ظلم و گردن زین العبای تو
شاها به وقت مرک دل (صامت) حزین
باشد در انتظار امید لقای تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹ - قصیده در مدح مظهر العجائب حضرت امیرالمومنین(ع)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱ - مولودیه در مدح خامس آل عبا(ع)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.