هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد و رنج عشق و جدایی سخن می‌گوید. شاعر از تیرهای خطای معشوق شکایت دارد، اما در عین حال، اقبال بلند او را ستایش می‌کند. همچنین، به ناتوانی در پذیرش پند از سوی دیوانه‌عشق اشاره می‌شود و از محنت شب‌های بی‌خوابی گله می‌کند. در نهایت، شاعر نوشیدن زهر غم را به جان می‌خرد، چرا که عشق را شیرین‌تر از قند می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد جدایی و پذیرش رنج نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۵

از تیر خطا کردن تو دل گله‌مند است
ای سخت کمان قیمت یک تیر تو چند است

هر چند بود بخت من غمزده کوتاه
الحمد که اقبال تو امروز بلند است

اهل خردم پند دهند از چه نگویند
با خوبش که دیوانه کجا قابل پند است

از محنت بیداری شبها خبرش نیست
آن را که سحر تکیه به دیبا و پرند است

(صامت) قدح زهر غم و درد جدایی
مردانه به سرکش بره دوست که قنداست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.