هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و وفاداری بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است، با وجود همه‌ی ناملایمات و بی‌وفایی‌ها. شاعر حتی از ستم و جفای معشوق استقبال می‌کند و آن را به‌عنوان بخشی از عشق می‌پذیرد. او حاضر است برای معشوق هر رنجی را تحمل کند و حتی مرگ را به‌عنوان هدیه می‌پذیرد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند رنج، جفا و مرگ نیاز به بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۴۵

خوبان اگر که منع نگاهی به ما کنند
ما شکر می‌کنیم اگر اکتفا کنند

منت کشیم و ناز کشیم و ستم کشیم
حاشا کنند و جور کنند و جفا کنند

سهل است انتظار کشیدم تمام عمر
کز صد هزار وعده یکی را وفا کنند

بالله که بهر کشتن ما عین خونبهاست
خونی که غمزه‌های تواش زیر پا کنند

مرغی که ریخت بال و پرش در ته نفس
کشتن نکوتر است گر او را رها کنند

صد همچو روز حشر به جایی نمی‌رسد
طورمار شکوه شب هجران چووا کنند

(صامت) من آن نیم که کشم پاز کوی دوست
ور فی المثل که بند ز بندم جدا کنند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.