هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حسرت و درد عشق سخن می‌گوید. شاعر از بتان و می‌گساری به عنوان نمادهایی از عشق و رنج یاد می‌کند و به مفاهیمی مانند هجران، وصال، و فریبندگی معشوق اشاره دارد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند بهشت و حشر نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامین پیچیده‌ی عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و همچنین ممکن است اشارات به می‌گساری و مفاهیم عاشقانه‌ی عمیق برای نوجوانان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۶

دمی که باده عشترت بتان به جام کنند
به نزد دردکشان ترک ننک و نام کنند

مدام خنده بدان می کشان زند ساغر
که نان پخته خود را ز گریه خام کنند

شود چو دست تظلم دراز باز بر او
عبث به حشر شهیدان وی قیام کنند

سبک تبسم زیر لب این بتان گه وصل
حساب هجر دو صدساله را تمام کنند

مخوان بسوی بهشتم که رهروان رهش
بهشت را به خود اول قدم حرام کنند

ز راحتی که به دام تو هست می‌ترسم
که مرغ‌های دگر آرزوی دام کنند

ز وصل حور فراموش کنند اهل جهان
به خاک کوی تو روزی اگر که شام کنند

ز خال و زلف اگر دام و دانه نبود
چگونه مرغ چو (صامت) به خویش رام کنند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.