هوش مصنوعی: این متن بیانگر غم و اندوه زینب (س) پس از واقعه کربلا است. او در این اشعار به سر بریده امام حسین (ع) بر روی نیزه اشاره می‌کند و از ظلم‌های ابن زیاد و یزید شکایت می‌کند. زینب از بی‌کسی و تنهایی خود می‌گوید و از خداوند طلب یاری می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن حاوی موضوعات عمیق مذهبی و تاریخی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین صحنه‌های توصیف شده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال سنگین باشد.

شمارهٔ ۲ - زبان حال علیاجناب صدیقه صغری

زینب چو دید بر سر نی راس شاه را
بر نه فلک نمود روان پیک آه را

از خاک و خون به نوک سنان دید منخسف
آن رخ که کرده بود خجل مهر و ماه را

گفتا به ناله‌ای که نمودی به عهد مهد
روشن زیری خویشتن عرش اله را

جای تو بود بر سر دوش نبی چرا
کری سر سنان سنان جایگاه را

شرط وفا نبود که تنها گذاشتی
در دست اهل ظلم من بی‌پناه را

آن ظلم‌ها که کرد پشیمان نمی‌کند
ابن زیاد سنگدل دین تباه را

سجاد غل به گردن و مسرور ابن‌سعد
بین تا کجا رسانده فلک اشتباه را

چون بر سر تو دسترسم نیست می‌کنم
از بهر چاره بر سر خود خاک راه را

آن یک به کعب نی زندم دیگری به سنک
آخر گناه چیست من بی‌گناه را

از بعد خویش بی‌کسی من نظاره کن
یک تن چسان شکم ستم یک سپاه را

بر باد داده خرمن صبرم جفای شمر
آری چسان تحمل کوهست کاه را

نه طاقتی که بر سر نی بنگرم سرت
نی صبر کز رخ تو بپوشم نگاه را

از گریه گر سفید شود چشم من چه سود
نتوان نمود چاره بخت سیاه را

محنت ز بس کشیدم و دیدم که برده است
از یاد من مقدمه عز و جاه را

از من گذشته ای سر پر خون مکن دریغ
ز اطفال خویش مرحمت گاهگاه را

(صامت) ز بس نموده محن جا به ملک تن
ترسم اجل بهم زند این دستگاه را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - کتاب المراثی(والمصائب)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳ - زبان حال فاطمه صغرا زمان حرکت حضرت سیدالهشدا(ع)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.