هوش مصنوعی: این متن یک مرثیه و نوحه‌ای است که درد و رنج غربت، تنهایی و بی‌پناهی در مقابل دشمنان را بیان می‌کند. شاعر از برادر خود عباس (احتمالاً حضرت عباس (ع)) یاد می‌کند و از نبود او در دشت کربلا شکایت دارد. او از غم و اندوه خود می‌گوید و از خداوند می‌خواهد که کسی مانند او به غربت و تنهایی دچار نشود. همچنین، این متن به وفاداری، شجاعت و فداکاری اشاره دارد و از جدایی از عزیزان و بی‌پناهی در مقابل دشمنان سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ این متن دارای مضامین عمیق مذهبی و عاطفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعاتی مانند غم، تنهایی و مرگ در آن مطرح شده‌اند که برای سنین پایین مناسب نیستند. نوجوانان و بزرگسالان می‌توانند بهتر با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند و معنای عمیق آن را درک کنند.

شمارهٔ ۶۹ - زبان حال امام(ع)

یا رب چون من به غربت کسی مبتلا نباشد
در پیش چشم دشمن بی‌اقربا نباشد

عباس من کجایی ای مهربان برادر
جای تو اندرین دشت پیاد چرا نباشد؟

ای مونس غریبان سقای غم نصیبان
جز تو مرا معینی در کربلا نباشد

در دست قوم کافر تنهایم ای برادر
یک دست را به پیکر هرگز صدا نباشد

برادر نزد دشمن دست بیاری من
جانا برو که از تن دستت جدا نباشد

رفتی تو از پی آب آب ای مه جهانتاب
گشته به دهر نایاب یا بهر ما نباشد؟

باید که دست خود را دیگر ز جان بشوید
شاهی که لشگرش را صاحب لوا نباشد

در وقت بی‌نوایی بی‌یار و آشنایی
از همرهان جدایی هرگز روا نباشد

ای صفدر وفادار در این دیار خونخوار
دوری ز آل اطهار رسم وفا نباشد

هر کس جدا نموده دست برادر من
یا رب ز قهر ذوالمن هرگز رها نباشد

باد صبا علی را رو در نجف خبر کن
گویا ز ما خبر دار شیر خدا نباشد

ای شهسوار بطحا از بهر آل طاها
فریادرس در این دشت غیر از خدا نباشد

(صامت) که روزگارش کرده به غم دچارش
در روزگار کارش غیر از عزا نباشد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸ - زبان حال علی مرتضی با فاطمه زهرا(ع)
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰ - و برای او همچنین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.