هوش مصنوعی:
این شعر به واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) اشاره دارد. زینب (س) با دیدن شمر در میدان نبرد، به ابن سعد خطاب میکند و از ظلم و ستمی که بر حسین (ع) و یارانش روا داشته شده است، شکایت میکند. او از تشنگی، بیپناهی و مظلومیت حسین (ع) میگوید و از ابن سعد میخواهد که دست از این جنایت بردارد. شعر پر از احساسات عمیق و دردناک است و بر مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش تأکید دارد.
رده سنی:
15+
این شعر حاوی مضامین عمیق مذهبی و تاریخی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، توصیف صحنههای خشونتآمیز و دردناک واقعه کربلا ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند این مفاهیم را درک کرده و با احساسات بیانشده در شعر ارتباط برقرار کنند.
شمارهٔ ۱۳ - و برای او همچنین
چون دید زینب شمر را به میدان
بر سینه شاهنشه شهیدان
بر سر زد و گفتا به آه و افغان
در نزد ابن سعد نامسلمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ظالم چگونه میکنی نظاره
کز هر طرف پیاده و سواره
جسم حسین سازند پارهپاره
از خنجر و تیر و سنان و پیکان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ای بیحیا مگر دلت ز سنگ است
بر عرتت رسول کار تنگ است
کفار را از کرده تو ننگ است
آخر حسین من بود مسلمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
نبود روا کنند یک سپاهی
چندین جفا در قتل بیگناهی
غیر از حسین نبود مرا پناهی
رحمی نما بر حال این غریبان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
این بیگنه سبط پیمبر تست
کامروز دستگیر لشگر تست
در زیر خنجر در برابر تست
زار و غریب و بیمعین و عطشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
از تشنگی رفته ز پیکرش تاب
بر وی بده بهر خدا کفی آب
او را به وقت مرگ کن تو سیراب
راضی مشو عطشان حسین دهد جان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ای کرده راه کفر و کینه را طی
گشته بهار بیکسان ز تو دی
آخر کشیدی بهر گندم ری
خنجر در این صحرا به روی مهمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هر چند زینب کرد بیقراری
سیل سرشک از دیده کرد جاری
ننمود او را ابنسعد یاری
گفتا چه (صامت) با دل پریشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسر عالی نسب حسین است
بر سینه شاهنشه شهیدان
بر سر زد و گفتا به آه و افغان
در نزد ابن سعد نامسلمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ظالم چگونه میکنی نظاره
کز هر طرف پیاده و سواره
جسم حسین سازند پارهپاره
از خنجر و تیر و سنان و پیکان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ای بیحیا مگر دلت ز سنگ است
بر عرتت رسول کار تنگ است
کفار را از کرده تو ننگ است
آخر حسین من بود مسلمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
نبود روا کنند یک سپاهی
چندین جفا در قتل بیگناهی
غیر از حسین نبود مرا پناهی
رحمی نما بر حال این غریبان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
این بیگنه سبط پیمبر تست
کامروز دستگیر لشگر تست
در زیر خنجر در برابر تست
زار و غریب و بیمعین و عطشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
از تشنگی رفته ز پیکرش تاب
بر وی بده بهر خدا کفی آب
او را به وقت مرگ کن تو سیراب
راضی مشو عطشان حسین دهد جان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ای کرده راه کفر و کینه را طی
گشته بهار بیکسان ز تو دی
آخر کشیدی بهر گندم ری
خنجر در این صحرا به روی مهمان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هر چند زینب کرد بیقراری
سیل سرشک از دیده کرد جاری
ننمود او را ابنسعد یاری
گفتا چه (صامت) با دل پریشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسر عالی نسب حسین است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۲۴
۱۶۸۳
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲ - و برای او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴ - و برای او همچنین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.