هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از حافظ، به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر دل شاعر میپردازد. شاعر از گرههای زندگی و غمهایش سخن میگوید و معتقد است که تنها نگاه و محبت معشوق میتواند این گرهها را بگشاید. او از قدرت معشوق در رهایی بخشیدن و امیدواری سخن میگوید و با تصاویر زیبایی مانند گره زلف، غمزه، و بوسه، عشق و شیفتگی خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاری است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل زیباییهای ادبی و معنایی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۵۱۲
مرا ز صحبت باران چه کار بگشاید
که کارم از گره زلف یار بگشاید
چو طره باز کند برقرار هر روزه
از بند غصه دل بیقرار بگشاید
حصار عمر چه محکم کنی که غمزة او
به یک خدنگ نظر صد حصار بگشاید
اگر چه با دهنش کار بوس وابسته است
هزار کار چنین زان کنار بگشاید
چو بر گرفت ز عارض دو زلف دانی چیست
مه گرفته که شبهای تار بگشاید
از قید موره میانان خلاص من وقتیست
که عنکبوت مگس را زنار بگشاید
چو در بروی تو بندد امید بند کمال
که هر چه بسته بود استوار بگشاید
که کارم از گره زلف یار بگشاید
چو طره باز کند برقرار هر روزه
از بند غصه دل بیقرار بگشاید
حصار عمر چه محکم کنی که غمزة او
به یک خدنگ نظر صد حصار بگشاید
اگر چه با دهنش کار بوس وابسته است
هزار کار چنین زان کنار بگشاید
چو بر گرفت ز عارض دو زلف دانی چیست
مه گرفته که شبهای تار بگشاید
از قید موره میانان خلاص من وقتیست
که عنکبوت مگس را زنار بگشاید
چو در بروی تو بندد امید بند کمال
که هر چه بسته بود استوار بگشاید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.