۲۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۰۷

ما سر فدای خاک رهت کرده ایم باز
دردسری بکوی تو آورده ایم باز

قطع أدیم چهره گلگون بخون دل
بر خاک آستان تو گسترده ایم باز

در ما نگر بگوشه چشم رعایتی
کز جور روزگار دل آزرده ایم باز

با ما دمی بر آور و ما را حیات بخش
ای عیسی زمانه که دلمرده ایم باز

سر بر من شکسته گران کرده ای چه بود
در بیخودی مگر گنهی کرده ایم باز

بر خاک کوی نو به امید رعایتی
عمری در انتظار بسر برده ایم باز

از لوح جان بخون دل خسته کمال
نقش خیال غیر تو بسترده ایم باز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.