هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر خود سخن میگوید. او از ندامت ناشی از کشتن بیگناه، غمزههای قیامتآفرین معشوق، و عشق بیپایان خود به او میسراید. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند نور خدا و عشق شیخ دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۶۲۲
آنکه ز بی گنه کشی نیست دمی ندامتش
بی گنهی که او شد من بکشم غرامتش
لحظه به لحظه درستم غمزة او قیامتی
می کند وز کاقری نیست غم قیامتش
گو سر زلف او بکش پرده بر آفتاب و مه
تا نفتد به خاک ره سایه سرو قامتش
جان که همیشه داشتی دوست تردد و سفر
دوستی در تو شد داعیة اقامتش
قبله تونی به پارسا چند کنیم اقتدا
زآنکه به قبله خطا نیست روا امامتش
ای به نصیحت آمده پیش ز هوش رفته
رفته ز پیشه عقل او تا نکنی ملامتش
دید کمال در رخت نور خدا معاینه
شیخ که عاشقی کند باشد ازین کرامتش
بی گنهی که او شد من بکشم غرامتش
لحظه به لحظه درستم غمزة او قیامتی
می کند وز کاقری نیست غم قیامتش
گو سر زلف او بکش پرده بر آفتاب و مه
تا نفتد به خاک ره سایه سرو قامتش
جان که همیشه داشتی دوست تردد و سفر
دوستی در تو شد داعیة اقامتش
قبله تونی به پارسا چند کنیم اقتدا
زآنکه به قبله خطا نیست روا امامتش
ای به نصیحت آمده پیش ز هوش رفته
رفته ز پیشه عقل او تا نکنی ملامتش
دید کمال در رخت نور خدا معاینه
شیخ که عاشقی کند باشد ازین کرامتش
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.