هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی‌های معشوق و تأثیرات آن بر شاعر را توصیف می‌کند. شاعر از ابروی کشیده، خط سبز، رخ مانند شمع، و لب مانند چشمه آب حیات معشوق سخن می‌گوید و از عشق و اشتیاق خود می‌نالد. او از مستی و بی‌خودی در عشق می‌گوید و آرزوی شنیدن سخنان معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۶۳۴

زهی کشیده کمان ابروی تو تا بن گوش
دمیده سبزة خطت به گرد چشمه نوش

رخ تو شمع شبستان عشق و ما در تاب
لب تو چشمه آب حیات و ما در جوش

کنون که شمع جمالت چراغ حسن افروخت
دگر به طرة مشکین رخ چو ماه مپوش

در آب دیده بدم غرقه دوش تا به میان
گذشت در غمت امروز آبم از سر دوش

کجاست مطرب و ساقی و جام می کاین دم
برآرد از دل مستان صلای نوشا نوش

نهادم از سر مستی عنان تقوی را
ز دست نرگس مست به دست باده فروش

اگر چه در خوشاب است گفت های کمال
ولی چه سود که هرگز نمی کنی در گوش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.