هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشق از هجران و جفای معشوق است. شاعر از اشک‌های بی‌پایان، نگرانی‌های فراوان و بیداد معشوق شکایت می‌کند و از او می‌خواهد که به دل‌های رنج‌دیده توجه کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد هجران و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۶۳۳

رفتی ز برم عاقبت ای شوخ جفا کیش
از دیده برفتی و نرفتی ز دل ریش

در هجر تو چندانکه بدیدیم ز گریه
جز اشک ندیدیم که کاری رود از پیش

گر می‌نگذاری که سر زلف تو گیرم
بگذار که چون زلف تو گیریم سر خویش

چندان که به گل، خاطر بلبل نگرانست
دارم به جمالت نگرانی من از آن بیش

دی کردم از آن غمزه شکایت به لب او گفت
داری هوس نوش مرنج از الم نیش

تا کی کنی اندیشه آزار دل ما
ای مرهم جانها ز دل ریش بیندیش

بر جان کمال این همه بیداد تو تا کی
شاهان نه پسندند ستم بر دل درویش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.