هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، می‌نوشی، و نشاط سخن می‌گوید. او از ساقی می‌خواهد که میخانه‌ای برای عاشقان بسازد و از زاهدانی که در پی پل‌ها و جوی‌ها هستند، دوری می‌کند. شاعر خود را عاشق و رند می‌داند و از شیخ می‌خواهد که با او کمتر اختلاط کند. همچنین، او از زیبایی معشوق و لذت‌های زندگی مانند نقل و می سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامین مرتبط با شراب و می‌نوشی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عرفانی و عشقی آن ممکن است نیاز به درک بالاتری داشته باشد.

شمارهٔ ۶۵۲

داریم ساقیا هوس عشرت و نشاط
جویای راه میکده ایم اهدنا الصراط

میخانه بساز و بکن وقف عاشقان
خیری که بی ریاست به از صد پل و رباط

زاهد به روز حشر پل و جوی کرد، گم
میخواره جت از پل و بگذشته از صراط

ما عاشقیم و رند و به معشوق مختلط
أی شیخ نیکنام به ما کم کن اختلاط

در شهر کس نماند از آن شد کسی رقیب
فرزین شدو پیاده چو گردد تهی بساط

زان لب روم به خنده چو دشنام بشنوم
نقل و می است موجب شادی و انبساط

سرعت مکن. به وصف لب و عارضش کمال
کاریست هردو نازک و شرط است احتیاط
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.