هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از فراق و آرزوی دیدار معشوق سخن می‌گوید. او از خواب و خیال وصال، نیاز به دیدن معشوق، و فداکاری در راه عشق صحبت می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم زیبایی‌شناسی و عرفانی مانند صنع الهی و سوختن در آتش عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۶۷۱

بی تو مرا خواب و خیال وصال
آن همه خوابست به چشم و خیال

جانسوی بالای نو بیدله نرفت
مرغ به بالا نرود جز به بال

حاجتم از روی نو یک دیدنست
دور محل نظرست و سؤال

بر ورق گل قلم صنع را
خوشتر از آن نقطه نیفتاد خال

سوختگان روی به آتش نهند
گر تو به جنت ننمائی جمال

جان و سر و هرچه برم پیش تو
هیچ نگری ز من الأ ملال

زلف تو خواهم به تفال گرفت
دال گرفتند مبارک به قال

الامیه گفتم غزلی تا بری
بر گذر قافیه نام کمال
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.