۲۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۷۲

پری به حسن و لطافت نداشت با همه حال
هر آنچه در رخ تست ای مه خجسته جمال

نگار سرو قد گلعذار پسته دهن
بت شکر لب بادام چشم مشکین خال

اگرچه ابروی خوبت به دلبری طاقت است
بر آفتاب جمال تو هست جفت هلال

مرا امید وصال تو چون ز باد هواست
نشان کوی تو میپرسم از نسیم شمال

خیال وصل تو دی در تصورم بگذشت
زهی تصور باطل زهی خیال محال

دل ارز شوق رخت ناله می کند چه عجب
فغان آتش سوزان بود ز آب زلال

رخت چو ماه تمام است کی بود نقصان
ز راه لطف اگر بنگرد به سوی کمال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.