هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و غم عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از رنج‌های دل شکسته خود می‌گوید و از بی‌توجهی معشوق شکایت دارد. او نصیحت‌گران را رد می‌کند و عشق مجنون‌وار خود را ترجیح می‌دهد. همچنین، به زیبایی معشوق و جذابیت او اشاره می‌کند و تضاد بین مسجد (نماد تقوا) و خرابات (نماد عشق و مستی) را مطرح می‌نماید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه پیچیده، غم و اندوه عمیق و اشارات عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۶۸۰

نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل
با که گویم که چه می کشم از محنت دل

ظاهر آنست که از لذت جان بی خبرست
هر که را نیست دل از جانب خوبان مایل

برو ای ناصح و دیوانه مکن باز مرا
که نباشد به نصیحت دل مجنون عاقل

قاصد کشتن ما گشتی و داریم رضا
خون ما ریخته بی موجب و کردیم بحل

نیست چون خال تو هندوی مبارک رویی
که به شادیش بخوانند جهانی مقبل

ای که هر لحظه نمائی ره مسجد به کمال
نورو آنجا و مر او را به خرابات بهل
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.