هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از رنج‌های عشق، نیاز به معشوق، و ارتباط عمیق معنوی با او سخن می‌گوید. او از ناز معشوق، تیغ برنده‌اش، و نمادهای عرفانی مانند زلف و محراب برای بیان احساساتش استفاده می‌کند. در پایان، شاعر به اقبال و سرفرازی اشاره می‌کند که از بندگی خداوند حاصل می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۱۷

چه رنجم از تو گر کشتی به نازم
که نازت عمر نو بخشید بازم

چو کارم جز بریدن نیست از خویش
چرا باشد ز تیغت احترازم

طبیبی شربت من گر نسازی
از قند به به خون دل بسازم

ز ابرویت چو رو آرم به محراب
سر زلفت بود عقد نمازم

نظر کج باختی گفتی به آن زلف
دوزخ دارد چگونه کج بنازم

سر زلفت مرا عمر درازست
خداوندا بده عمر درازم

کمال از بندگان ماست گفتی
بدنه اقبال دایم سرفرازم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.