هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از دیدار همیشگی با معشوق لذت میبرد و هرگز از دیدن روی او سیر نمیشود. شاعر از بیخوابیهای ناشی از هجران و اشکهای ریخته شده در شبهای دوری میگوید. همچنین، او از زیبایی بینظیر معشوق و عشق بیپایان خود سخن میگوید و تأکید میکند که حتی یک موی معشوق برایش از جان ارزشمندتر است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۷۱۶
چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو بنشینم
که سیری نیست از رویت مرا چندانکه میبینم
به چشم ناتوان زینسان که بردی خوابم از مژگان
نه بیند که به خواب اکنون که آید سر به بالینم
شب هجرانت از هر سو فشاندم اشک دور از تو
چو مه گشت از نظر غایب به رفت از دیده پروینم
گیم پیش کسان خوانی مسگ کو گه گدای در
برد هر کس حسد بر من مکن تعظیم چندینم
البت را چون نگویم کز دهانت هست نازکتر
که جان بر یک سر موی تو نتوانم که بگزینم
حدیث حسن رخسارت چو گل تا کرده ام دفتر
ورق را سرخ روئیهاست از گفتار رنگینم
مرا گوئی کمال آئین عاشق بی دلی باشد
اگر بیدل نیم جانا من از عشق تو بیدیم
که سیری نیست از رویت مرا چندانکه میبینم
به چشم ناتوان زینسان که بردی خوابم از مژگان
نه بیند که به خواب اکنون که آید سر به بالینم
شب هجرانت از هر سو فشاندم اشک دور از تو
چو مه گشت از نظر غایب به رفت از دیده پروینم
گیم پیش کسان خوانی مسگ کو گه گدای در
برد هر کس حسد بر من مکن تعظیم چندینم
البت را چون نگویم کز دهانت هست نازکتر
که جان بر یک سر موی تو نتوانم که بگزینم
حدیث حسن رخسارت چو گل تا کرده ام دفتر
ورق را سرخ روئیهاست از گفتار رنگینم
مرا گوئی کمال آئین عاشق بی دلی باشد
اگر بیدل نیم جانا من از عشق تو بیدیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.