هوش مصنوعی: شاعر در این غزل، احساسات عاشقانه خود را با تصاویر زیبایی مانند شراب، زلف یار، اشک، ستاره‌ها و شمع بیان می‌کند. او از غم و شادی عشق می‌گوید و تا صبح به یاد معشوق بیدار می‌ماند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب و مفاهیم عمیق عاشقانه، مناسب مخاطبان با سن بالاتر است.

شمارهٔ ۷۲۹

دوش با خود ترانه می گفتم
غزل عاشقانه می گفتم

جام بر کف حکایت لب بار
به شراب مغانه میگفتم

شیم از زلف او چو بود دراز
با خیالش نسائه میگفتم

صفت دانه های گوهر اشک
پیش در یگانه میگفتم

در میان ستاره ها مه را
پیش حسنش سهانه میگفتم

غمزه اش را چو نی می گفتند
دل خود را نشانه میگفتم

ز آتش روی مجلس افروزش
شمع را یک زبانه میگفتم

سر زلفش چو شانه میزد باد
اصلح الله شانه میگفتم

گر ز سر می گذشت آب دو چشم
باکس این ماجرا نه میگفتم

تا دم صبح سرگذشت کمال
سر بر آن استانه می گفتم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.