هوش مصنوعی:
شاعر خود را مانند پرندهای میداند که به سوی تخت سلیمان پرواز میکند و عشق را صید خود مینامد. او از ژندهپوشی و بیتوجهی به ظاهر سخن میگوید و اشاره میکند که نقاشان چین از پیکرش نسخهبرداری کردهاند. شاعر خود را روشندل و دارای آیت نور سماوات میداند و برخلاف دیگران که به مال و منال دل بستهاند، او به ملک نیستی و معنویت روی آورده است. در نهایت، او خود را در میان اهل عرفان نماینده کمال میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و نیاز به شناخت اولیه از ادبیات عرفانی و شعر کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۷۴۷
شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم
صید من عشق است و دل پیر و عنایت رهبرم
صورت ما نا بدلی ژنده پوشان شد بدل
نسخه ها بردند نقاشان چین از پیکرم
بی خط و کلک و ورق روشندلان بر خوانده اند
آیت نور السماوات از ضمیر انورم
دیگران جان میکنند از حسرت مال و منال
من به ملک نیستی امروز جان می پرورم
تا حمایت یافتم اندر جوار مصلحت
در میان اهل عرفان من کمال مظهرم
صید من عشق است و دل پیر و عنایت رهبرم
صورت ما نا بدلی ژنده پوشان شد بدل
نسخه ها بردند نقاشان چین از پیکرم
بی خط و کلک و ورق روشندلان بر خوانده اند
آیت نور السماوات از ضمیر انورم
دیگران جان میکنند از حسرت مال و منال
من به ملک نیستی امروز جان می پرورم
تا حمایت یافتم اندر جوار مصلحت
در میان اهل عرفان من کمال مظهرم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.