هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که تمام فکر و ذکرش معشوق است. او از دشمنیهای احتمالی میهراسد اما حاضر است برای عشقش هر بهایی بپردازد. همچنین، از زیبایی و جذابیت معشوق و اسارت در دام عشق او سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای ادبی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'غارت غمزه' و 'ترکان سیاهدل' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.
شمارهٔ ۷۵۳
صد جان ز لبت بوام گیرم
تا پیش تو دم بدم بمیرم
چندانکه بخویش میکنم فکر
جز فکر تو نیست در ضمیرم
ای دوست که پند خواهیم داد
خاموش که دشمنت نگیرم
صد دل دهمش اگر پذیرد
گونید به بار دلپذیرم
بیزلف و رخشه نمیتوان بود
چون نیست ز جان و سر گزیرم
در غارت غمزهاش کردند
ترکان سیاهدل اسیرم
زد غمزه سوی کمال و میگفت
افسوس که حیف رفت نیرم
تا پیش تو دم بدم بمیرم
چندانکه بخویش میکنم فکر
جز فکر تو نیست در ضمیرم
ای دوست که پند خواهیم داد
خاموش که دشمنت نگیرم
صد دل دهمش اگر پذیرد
گونید به بار دلپذیرم
بیزلف و رخشه نمیتوان بود
چون نیست ز جان و سر گزیرم
در غارت غمزهاش کردند
ترکان سیاهدل اسیرم
زد غمزه سوی کمال و میگفت
افسوس که حیف رفت نیرم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.