هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد عشق، فراق و دل‌تنگی سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق، رنج‌های ناشی از آن و آرزوی وصال می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا در معشوق و گذر عمر دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۵۵

عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم
نام و نشان مقبلی شد به غم تو حاصلم

پیش دو دیده قدر من بین که میان مردمان
غیر خیال روی نو کی ننهد مقابلم

نیست عذاب خواندهای نامزد بهشتیان
از نظرم مران چو شد خاک در تو منزلم

درد دلم طبیب گو زود مکن معالجت
پرسش دیر دیر تو به ز شفای عاجلم

دل ز رقیب میکند فکر به من چو بگذری
حیف که بگذرد چنین عمر به فکر باطلم

بر سر خاک هر کسی لاله برویه از هوا
من چو روم درین هوس ناله برآمده از گلم

گفت کمال عافیت در سر زلف ما رسی
هم برسم بشست چون عمر گذشت از چلمم
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.