هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از دوری معشوق و زندگی با خیال اوست. شاعر از غمزه‌ها و نازهای معشوق خسته شده و با وجود رنج‌های بسیار، همچنان به زندگی ادامه داده است. او از این که بارها توسط نگاه معشوق کشته شده و دوباره زنده شده، سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که برای همین کشته شدن‌ها زندگی کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که درک آن‌ها برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۶۳

گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم
از غمزه تو خسته و انگاره زیستم

از من چو نیم ناز دگر داشتی دریغ
چون صید نیم کشته به ناچار زیستم

تن گرچه روز هجر زدی باز شد هلاک
شرمنده ام ز بار که بسیار زیستم

رضوان به روضة خضر به آب حیات زیست
من با خیال آن لب و رخسار زیستم

کوثر ز سنگ تربت من گر چکد رواست
چون سالها به باد لب بار زیستم

هر بار کز کرشمه مرا غمزه تو کشت
از ذوق کشتن تو دگر بار زیستم

گفتی کشم ز جمله ترا بیشتر کمال
من بیشتر برای همین کار زیستم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.