هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تضاد بین زندگی زاهدانه و زندگی رندانه سخن می‌گوید. او ترجیح می‌دهد به جای عبادت در صومعه، در میخانه باشد و از زندگی لذت ببرد. شاعر به دنبال آزادی و رهایی از قید و بندهای مذهبی و اجتماعی است و معتقد است رندی واقعی در این است که در عین زاهد بودن، در میکده نیز حضور داشته باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، اشاره به می‌و میخانه ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۷۶۲

گر به میخانه حریف می و شاهد باشم
به که در صومعه بنشینم و عابد باشم

وقت آن شد که اقامت به خرابات کنم
تا به کی معتکف گوشه مسجد باشم

دامن پیر مغان گر فتد این بار بدست
من سرگشته چرا طالب مرشد باشم

سال ها بر در میخانه نشینم به از آن
ک ه ازین گوشه نشینان مقلد باشم

زهد در صومعه می ورزم و این رندی نیست
رندی آنست که در میکده زاهد باشم

یار اگر ز آه من خسته نگر اندیشد
فارغ از قصد بداندیشی حاسد باشم

زندگی در سر تقوی شد و حیف است کمال
که همه عمر درین فکرت فاسد باشم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.