هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق عمیق و فداکاری خود سخن می‌گوید. او حاضر است جان و دل خود را به معشوق بسپارد و از هیچ تلاشی برای جلب توجه و رضایت او دریغ نکند. شاعر از درد فراق و غم شکایت می‌کند اما عشق خود را پایدار و وفادار می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۷۶۵

گر جان ز من دلشده خواهی بسپارم
ور دیده روشن طلبی در نظر آرم

رانی ز در خویشم و صد عذر بیاری
سوگند به باری که من این در نگذارم

گر چشم ترا بار کشی روی نمودست
من نیز بدان شیوه به چشم تو که بارم

گفتم به قدش هیچ نداری سوی ما میل
گفتا که بلی من الفم هیچ ندارم

دی گفت بکش بار غم و بار فراقم
چون می کشم از بهر چه فرمود دو بارم

خونها رود از رشک میان من و مردم
هر بار که چون اشک بیایی به کنارم

تا نگذرد از پیش کمال از ره تعجیل
خون گریم و گل سازم و آن راه بر آرم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.