هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن می‌گوید. او از اشک‌های بی‌پایان، دل‌تنگی‌ها، و اشتیاق دیدار معشوق می‌نالد و همچنین به مفاهیمی مانند صبر، عشق الهی، و انتظار اشاره می‌کند. در ابیات پایانی، شاعر به موضوعاتی مانند درماندگی عاشق و نقش طبیب عشق در تسکین دردها می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۸۳۰

بر درت بی آب شد اشکم ز بسیار آمدن
بعد ازین خون خواهد از چشم گهربار آمدن

ای دل ار آهنگ آن در میکنی چون آه خویش
باید از خود شد بدر آنگه بر بار آمدن

گر به صد بندم نگه دارند چون آب روان
خواهم از شوق گلی گریان به گلزار آمدن

چون بدور رویش ای گل حسن نتوانی فروخت
از چمن دامن کشان تا کی به بازار آمدن

زاهدا شرمت نمی آید از آن چشمان مست
پیش اصحاب نظر تا چند هشیار آمدن

گر ملولی کامدم پیش تو دشنامم مدة
ور دهی از ذوق آن خواهم دگر بار آمدن

چون طبیب عاشقانی رنجه شو سوی کمال
هست قانون اطبا پیش بیمار آمدن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.