هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دوری معشوق و رنج ناشی از این جدایی می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که بازگردد تا دلش شاد شود و از لطف و مهربانی‌هایش بهره‌مند گردد. شاعر بیان می‌کند که راز دلش با وجود پنهان‌کاری، آشکار شده و تأکید می‌کند که اشعارش جاودانه خواهند ماند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۸۳۲

تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوان
بازآ که دل شود ز وصال تو شادمان

از در درا ز لطف که میباشدم همی
را مهر رخ تو در دل و نام تو بر زبان

تا دور گشتی از بر من أی انیس دل
از درد اشتیاق ز دل می کشم فغان

نا مهربانی از تو نبود انتظار من
با من ز راه لطف و کرم باش مهربان

بر گو که بی تو ای مه بی مهر چونکنم
با این دلی که با غم هجر است توأمان

راز دلم نهفته بود گرچه گفته اند
اسرار هر کسی بود از چهره اش عیان

پاینده است و زنده هر آنکس که چون کمال
از شعر تر ورا اثراتی ست جاودان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.