هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از درد دل و عشق ناکام سخن می‌گوید. شاعر از دل‌آزرده و اشک‌هایش می‌گوید و به عشق مجنون و شمع لیلا اشاره می‌کند. همچنین، از اضطراب دل و ناتوانی تن نزار خود سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی و زبان شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۴۷

دل است جایش و با دیده فتاده به خون
بدین خوشیم که باری از این دو نیست برون

عجب مدار که پروانه شب نیارامید
که شمع لیلى حسن است و عاشقش مجنون

فزون ز ماه نوست ابرویت به صد خوبی
که صد بود چو بگیرند در حساب دو نون

چو همنشین قدت شد دل اضطراب نمود
ز دل سکون رود ار با لف شود مقرون

به عنکبوت بگوئید تا به یک در مگس
تن نزار من آرد به خانه بهر ستون ز دیده خون

درون دل چو نشستی نه ایستاد دمی
و بدین وجه رفت تا اکنون

از جور نند لبی گرم رفت اشک کمال
به تازیانه شیرین دونده شد گلگون
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.