هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق و تأثیرات عمیق آن بر خود سخن می‌گوید. او از بی‌قراری، بی‌خوابی، و اشک‌هایی که از فراق معشوق می‌ریزد، صحبت می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند مستی و رهایی از تعلقات دنیوی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و خرابی ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه داشته باشند.

شمارهٔ ۸۷۴

گر شبی آن مه ز منزل بی نقاب آید برون
ز اول شبه تا دم صبح آفتاب آید برون

تا به چشم من خیال آن به آمد خواب رفت
چون نمک افتد درون دیده خواب آید برون

از جگر خونی که ریزم دل غذا میسازدش
فرت آتش باشد آن خون کز کباب آید برون

هر کجا باشد نشان پای او آنجا به چشم
خاک برداریم چندانی که آب آید برون

کی برون آبد البته از عهده بوسی که گفت
چون محال است آب حیران کز سراب آید برون

خرقه های صوفیان در دور چشم مست تو
سالها باید که از رهن شراب آید برون

با همه تقوی و زهد ار بشنود نامت کمال
از درون صومعه مست و خراب آید برون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.