هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از دشواری‌های دوری از معشوق و ناتوانی در تحمل فراق سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند کبوتر، بار کوه، و مگس، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند و بر ناتوانی در تحمل این دوری تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارند.

شمارهٔ ۸۷۸

من نخواهم دیده از رویت دگر برداشتن
مشکل است از دیده روشن نظر برداشتن

چشم داری ای کبوتر این چه گستاخیست باز
نامة کآنجاست نام او بپر برداشتن

همچو بر مونیست از جا بر گرفتن بار کوه
پیش آن سوی میان بار کمر برداشتن

دیده گریان خواستگردی از درش خندید و گفت
چون توان ای دیده گرد از خاک تر برداشتن

باره شبهای فراقت چون تواند بر گرفت
آنکه نتواند ز ضعف آه سحر برداشتن

ای مگس منشین بر آن لب جان شیرین گوش دار
بار تو نتواند از لطف شکر برداشتن

سر مقر بود چون بنهاد بر پایت کمال
از خجالت باز نتوانست بر برداشتن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.