هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و مستی معنوی سخن می‌گوید. او از رهایی از عقل و رسیدن به کمال عشق می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق حقیقی فراتر از محدودیت‌های دنیوی است. شاعر همچنین به صبر و رضا در برابر جور معشوق اشاره می‌کند و عشق را راهی پر از رمز و راز می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۷۷

مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون
هوای شاهد و می کی رود ز سر بیرون

به هر قدح که بیاید تبسم لب یار
حباب وار از او عقل را کشم بیرون

زنه رواق فلک برتر است خانه عشق
گمان مبر که کس آنجا رسد به همت دون

کمال عشق همین باشد و نهایت فکر
کاری که جز تصور لیلی نمیکند مجنون

بجز وصال دعایش ز دست برناید
مراد آن به اجابت نمی شود مقرون

چه سود از آنکه بپوشم بدامن آتش دل
که میکند رخ شمعی میان سوز درون

به جور دوست رضا ده کمال و هیچ مگوی
که در طریق محبت چرا نگنجد و چون
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.