هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج عاشق در برابر معشوق خونخوار و ستمکار می‌پردازد. شاعر از غم‌ها و داغ‌های پیوسته، غربت و آوارگی، و ناله‌های دل‌سوز عاشق سخن می‌گوید و در پایان، آرزوی نظاره‌ی رخسار معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عرفانی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۸۹۸

چاره کس نکند غمزه خونخواره تو
خون نگرید چه کند عاشق بیچاره تو

کرد با خاک سر و جان عزیزان هموار
داغ پیوسته و درد غم همواره تو

هر کسی راز دل ریشه بود ناله و آه
ناله ماه ز دل سختتر از خاره تو

انه منم از وطن افتاده غریب نو و بس
ای مقیمان و غریبان همه آواره تو

روز حشر از دل عاشق به جز این نیست سؤال
که چه آمد به نو از بار ستمکاره تو

گر کنی پرده ز رخ دور مرانه چشم مرا
بود لایق و شایسته نظاره تو

چند پوشیده بر آئی چو شنودندة کمال
فی جینی از خرقه صد پارۂ تو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.