هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از زلف‌های پیچیده، چشمان زیبا، و ابروی کمانی معشوق سخن می‌گوید و از عشق و دل‌باختگی خود می‌سراید. همچنین، او از سحر و جادوی معشوق و تأثیر آن بر عاشقان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق‌تر این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و اصطلاحات شعری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۹۱۷

ای از حدیث زلف توام بر زبان گره
بگشای برقع از رخ و از زلف آن گره

چشمم گلی نچید ز باغ رخت هنوز
تا کی زند دو زلف تو بر ابروان گره

زلفت دلم بیست و در آویخت از هوا
جز باد دلگشا که گشاید چنان گره

خوبان که دانه دانه کنند اشک عاشقان
از ساحری زننده بر آب روان گره

ابرو ترش کنی و بگویم زهی کمان
آری فتد همیشه ز زه بر کمان گره

موی میان او به کمر هست در خیال
چون رشته که باشدش اندر میان گره

نظم کمال بسته به هم رشته درست
گفتار دیگران همه بر ریسمان گره
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.