هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید. او از معشوق و جذابیت‌هایش مانند چشمان نافذ و خال‌های روی صورتش یاد می‌کند و از رنج‌های عشق و بی‌پاسخی معشوق شکایت دارد. همچنین، اشاره‌ای به داستان لیلی و مجنون دارد که نماد عشق آتشین و ناکام است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی اشارات مانند 'کشتن عاشق' یا 'خون مجنون' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۹۷۹

با تو ه را نمی رسد دعوی
شاهدند آن دو رخ برینه معنی

گر بدیدی ز دور سرو تو حور
ننشستی به سایه طوبی

مانده برمیم آن دهان حیران
چشم نظارگی چو دیده هی

ب گفتمش در جواب کشتن ما
نی نوشتی به غمزه گفت که نی

ایرا نیست عاشق کشی روا چه کنم
چشم معشوق میدهد فتوی

خون مجنون سوخته است آن زلف
که در آمد بگردن لیلی

آه از آن دانه های خال کمال
که زد آتش بخرمن نقوی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.