هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از ناز و نیاز معشوق، عشق و ایثار، و رابطه‌ی عاشق و معشوق سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند بهشت، عبادت، و کعبه دارد که نشان‌دهنده‌ی جنبه‌های عرفانی آن است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از اشارات عرفانی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۸۰

باز به ناز کش مرا چیست که ناز می کنی
ناز نمی کنم دگر گونی و باز میکنی

من چو شهید عشقم و بر در تو بهشتیم
بر رخ من در بهشت از چه فراز می کنی

از دهنت چو میرود پیش دو لب حکایتی
جان مرا در آن سخن محرم راز می کنی

از تو چگونه جان برم چون تو به مرغ آن حرم
حمله باز می کنی چشم چو باز میکنی

چشم بعارضش دلا چیست ز زلف او گله
وقت چنین لطیف و تو قصه دراز می کنی

با رخ دوست زاهدا رو چو به قبله شد ترا
عرض نیاز کن چرا عرض نماز می کنی

زایر کعبه را بگو حلقہ بگوش این درم
گوش که می کند که تو وصف حجاز می کنی

کمال تا ابد خاک یک آستان و بس
بندگی شهی گزین گر چو ایاز می کنی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.