هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه از زبان شاعری بیان می‌شود که در جست‌وجوی عشق حقیقی و معنوی است. او از دل‌باختگی، بی‌خودی، و نیاز به راهنمایی برای رسیدن به معشوق الهی سخن می‌گوید. شاعر از نبود خبری از معشوق حقیقی (خدا یا جان جهان) شکوه می‌کند و تنها کمال را آگاه از این راز می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۸۹

بر سر راه طلب بافت گدانی گهری
یعنی از اهل دلی بیسرو پائی نظری

دی رسید از حرم وصل خطابیم بگوش
حلقه ای گر بزنی بر تو گشایند دری

دل که بر وی گذری می کند اندیشه غیر
نه دل است آه به حقیقت که بود رهگذری

دیده و دل دو حریمند که در هر دو حریم
جز خیال رخ او بار نیابد دگری

بی عنایت بسوی دوست قدم تا ننهی
که بجانی نرسی جز به چنین راهبری

یارب آن جان که جهان گمشده اوست کجاست
که ازو نی خبری بافت کسی نی اثری

با خبر نیست ازو میچکس الآ چو کمال
بیخودی دل شده ای از دو جهان بیخبری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.