هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق نگاه و رفتار معشوق بر دل خود می‌نالد. او از راز و رمزهای عشق و جمال معشوق می‌پرسد و از رقیب و موانع عشق شکایت می‌کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که جز آه و ناله از عشق او چیزی نصیبش نشده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۰۰۰

ترا دیده هر بار دیدی چه بودی
که هر بار دولت مرا رخ نمودی

چه بودی گر آن لب نمک میفشاندی
وز آن سوز ریش دل ما فزودی

نسیم توأم گفت عود ارنه خام است
چرا خویشتن را چنین مپستودی

چه رمزست گفتن عدم آن دهانرا
که چون او ندیدیم عدیم الوجودی

شب از دور مه را دو تا گشته دیدم
مگر خواست کردن برویت سجودی

رقیب سگت بانگ بر من نمیزد
اگر تو شبهای من میشنودی

کمال از تو جز آه دل بر نیامد
چه خواهد برآمد زخس غیر دودی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.