هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق است. او با استفاده از تصاویر زیبا مانند سرو و آفتاب، وفاداری و وابستگی خود را به معشوق نشان میدهد و از رنجهای عشق میگوید. همچنین، شاعر بر اهمیت پاکدامنی و صبر در رسیدن به وصال تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۰۲۰
دست ندارم از تو من گرچه زېایم افکنی
تیز ترم بدوستی گر همه تیغ میزنی
نیست ز هم مفارقت سابه و آفتاب را
هر طرفی که میروی من به تو و تو با منی
ای نفس صبا ز ما بر سر زلف او بگوی
چند بدل شکستگان عهد کنی و بشکنی
سرو بلند پایه را آن همه ناز کی رسد
پیش درخت قامتت گر نکند فروتنی
ای به امید وصل او بر زده دست و آستین
این نشود میسرت جز که به پاکدامنی
شکر که گر دمی زدم در همه عمر خویشتن
با تو به دوستی زدم بادگران به دشمنی
شوق لب تو میدهد ذوق سخن کمال را
مرغ سخن سرا نشد تا که نگشت گلشنی
تیز ترم بدوستی گر همه تیغ میزنی
نیست ز هم مفارقت سابه و آفتاب را
هر طرفی که میروی من به تو و تو با منی
ای نفس صبا ز ما بر سر زلف او بگوی
چند بدل شکستگان عهد کنی و بشکنی
سرو بلند پایه را آن همه ناز کی رسد
پیش درخت قامتت گر نکند فروتنی
ای به امید وصل او بر زده دست و آستین
این نشود میسرت جز که به پاکدامنی
شکر که گر دمی زدم در همه عمر خویشتن
با تو به دوستی زدم بادگران به دشمنی
شوق لب تو میدهد ذوق سخن کمال را
مرغ سخن سرا نشد تا که نگشت گلشنی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.