هوش مصنوعی: این متن شعری است که از دردها و رنج‌های عاطفی و روحی سخن می‌گوید. شاعر از نادیده گرفته شدن و بی‌توجهی دیگران نسبت به رنج‌هایش شکایت دارد و اشاره می‌کند که دیگران درک درستی از دردهای او ندارند. همچنین، به ناتوانی و ضعف خود اشاره کرده و از درمان دردهای نهانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی و روانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دردهای نهانی و ناتوانی نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۱۰۴۲

گر از در به تیم برانی نو دانی
اگر کشته خویش خوانی تو خوانی

مرا گفته خوانمت با برانم
ندانم من اینها تو دائی نو دانی

هنوزت نفشانده جانها ز دامن
ز ما آستین برفشانی تو دانی

هنوزت چکان شیر مادر از
ر ز دل های ما خون چکانی

بها چه پرسی چه داغست این بر دل تو
تو دائی تو خود کرده آن نشانی

چه گونی ضعیفی نوری چیست حکمت
تو دائی طبیبی تو این ناتوانی

کمال از دل ریش دبد آشکارا
تر دانی که درمان درد نهانی نو دانی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.